استیو جابز | زندگی نامه بنیان گذار شرکت اپل

استیو جابز

استیو جابز (steven paul jobs) را می‌شناسید؟ مگر کسی هم پیدا می‌شود که مؤسس شرکت اپل این ابر غول دنیای تکنولوژی را نشناسد؟ اما آیا می‌دانستید، جابز چه زندگی پرفراز و نشیبی را تا لحظه‌‌ی مرگ سپری کرد و همواره هر روز موفق‌تر از روز قبل بود؟ استیو جابز با اینکه مؤسس شرکت اپل بود، روزی از این شرکت اخراج شد اما باز هم از پای ننشست و دوباره مسیر مؤفقیت را پیدا کرد.
استیو جابز کسی است که محصولات انقلابی شرکت اپل از جمله ایرپاد، آیفون و آیپد که با استقبال پرشور جهانیان روبرو شد، تا همیشه امضا و اثر انگشت او بر روی کره زمین هستند. اما چه چیزی جابز را تا این اندازه موفق کرد؟ در این مقاله از سری مقالات آموزشی سایت راز موفقیت برآنیم تا راز موفقیت اسیو جابز را با هم بررسی کنیم.

بیوگرافی استیو جابز

استیو جابز متولد 24 فوریه سال 1955 میلادی در شهر سانفرانسیسکو کالیفرنیا است. وی در طول زندگی با چالش های زیادی دست و پنجه نرم کرد که تأثیرگذارترین آنها اخراج شدن از شرکتی بود که روزی خود او تأسیس کرده بود. اما او بعد از مدتی به اپل بازگشت و با ارائه ایرپتد، آیفون و آیپد مجددا اپل را بر سر زبان ها انداخته و او را باز هم به برندی معتبر و محبوب تبدیل کرد. وی نهایتاً پس از یک دهه مبارزه‌ی نفس گیر با بیماری سرطان پانکراس در سال 2011 دیده از جهان فرو بست.

سال های نخست زندگی

مادر استیو جابز خانم، «جوان شیبل» (بعدها سیمپسون) یک گفتار درمانگر بود و پدرش «عبدالفتاح (جان) جندلی» پرفسور علوم سیاسی اهل سوریه بود و هر دو از دانش آموختگان دانشگاه ویسکانسین بودند که فرزند خود را بعد از تولد رها کرده و بعد از مدت اندکی رسما باهم ازدواج کرده و صاحب فرزند دیگری بنام «مونا سیمپسون» شدند.
جابز بعدها توسط زوج جوانی به نام‌های «کلارا» و «پل جابز» به سرپرستی گرفته شد و نام استیون پل جابز را روی آن گذاشتند. استیو جابز تا سن 27 سالگی اطلاعی از وجود خانواده ی حقیقی خود نداشت.مادر جدیدش کلارا حسابدار و پدرخوانده اش پل که قبلا عضو گارد ساحلی بود، اکنون با ماشین آلات صنعتی کار می‌کرد.
آنها در منطقه ی ماونتین ویوی کالیفرنیا (سیلیکون ولی کنونی) زندگی می کردند. تمام کودکی استیو جابز به کار کردن همراه پدرش در گاراژ منزل بر روی قطعات الکترونیکی گذشت. پل جابز به پسر خوانده اش یاد می داد که چطور قطعات الکترونیکی را از هم جدا کرده و مجدداً سر هم نماید. این کار در عین حال که برای استیو بسیار سرگرم کننده بود، اعتماد به نفس زیادی را به او میداد و توانای های مکانیکی او را تقویت کرد.

جوانی استیو جابز

با آنکه جابز یکی از خلاق ترین، متفکر ترین و باهوش ترین انسان‌هایی بود که جهان هستی تا کنون به خود دیده است، اما همه دوران جوانی اش پر بود از یاس هایی نظام آموزشی رسمی و اشتباه آن دوران به او القا کرده بود. او هیچ علاقه ای به درس و مدرسه نداشت، تا جایی که دوران ابتدایی را به خاطر کسالت آور بودن درس ها اصلا جدی نمی‌گرفت. به نقل از معلم کلاس چهارم وی آمده است که:«برای که او به درس خواندن تشویق شود، مجبور مدام به او جایزه دهم.» اما استیو جابز آنقدر در آزمون های مختلف خوب ظاهر می‌شد که مدیران مدرسه به او پیشنهاد دادند که درسش را جهشی بخواند. که البته این پیشنهاد با مخالفت خانواده‌ی استیو مواجه شد. نهایتا جابز وارد دبیرستان Homestead شد و با استیو وزنیاک که در دانشگاه برکلی کالیفرنیا تحصیل می کرد آشنا شد. بعدها همین آشنایی زمینه ساز احداث شرکت اپل و شکل گیری زندگی حرفه ای او شد.

تحصیلات استیو جابز

استیو جابز در یک مدرسه متوسط در کالیفرنیا تحصیل کرد و با توجه به نمرات و علاقه اش به درس توانست وارد دانشگاهی ممتاز در اورگو شود. او استعداد زیادی از خود نشان می‌داد و با اینکه آنچنان علاقه ای از خود نشان نمیداد و با تحصیلات رسمی سازگار نبود اما همیشه نمرات عالی کسب می‌کرد. به دلیل هوش و استعداد زیادی که داشت همیشه معلمانش ابراز می‌کردند که او دانش آموزی است که نمی‌شود چیزی به آن یاد داد. سرانجام در سال ۱۹۷۲ از دبیرستان هومستد (Homestead) در کالیفرنیا فارغ التحصیل شد.

سپس جابز در کالج رید در شهر پورتلند و در ایالت اورگن ثبت نام کرد اما بعد از نیمسال تحصیلی انصراف داد. استیو پس از انصرافش در کلاس‌های کالج خوشنویسی ثبت نام کرد؛ و این هنر در آینده کاری استیو جابز تأثیر زیادی گذاش؛ ردپای این هنر در طراحی مکینتاش دیده می شود. جابز می گوید اگر به آن کالج خوشنویسی وارد نمی شدم مکینتاش هرگز دارای چنین طرح حروف یا فونت های فاصله دار نبود. و از آنجا که ویندوز دقیقاً مکینتاش را کپی کرده کامپیوتر هیچ کس از این فونت ها و طرح ‌ها نداشت.

استیو جابز در زمستان 1974 به کالیفرنیا بازگشت و همراه استیو وازنیک در جلسات باشگاه کامپیوتر هومبرو را شروع کرد و همزمان نیز شغلی به عنوان تکنسین در شرکت آتاری “سازنده دستگاه بازی رایانه‌ای محبوب آنروز” یافت.

ماجرای تاسیس اپل

بعد از اتمام دبیرستان زمانی که استیو جابز وارد کالج Reed در پورتلند اورگان شد، باتوجه به این موضوع که هدف مشخصی برای خود نداشت، بعد از گذشت شش ماه، درسش را رها نمود و 18 ماه در کلاس های مبتکرانه جانبی شرکت کرد. استیو جابز بعدها عنوان کرد که با شرکت در کلاه های خطاطی بود که متوجه شد، به صنعت چاپ علاقمند است. استیو جابز در سال 1974 میلادی، همکاری خود را با شرکت آتری شروع کرده و به عنوان طراح بازی مشغول به کار شد. اما چند ماه بعد، عازم هند شد تا به روشنگری معنوی برسید. او مرتباً در سفر بود و در این حین نیز از داروهای روانگردان استفاده می کرد.

استیو نهایتا در سال 1976 میلادی، زمانی که 21 سال بیشتر نداشت به همراه وزنیاک دوست دوران دبیرستانش گروه اپل را تاسیس کرد. شروع کار اپل در گاراژ منزل پدری اش بود و بودجه ی اولیه راه اندازی اپل از فروش فولکس واگن استیو جابز و ماشین حساب محبوب وزنیاک تأمین شد. هدف این دو از تاسیس اپل مردمی کردن تکنولوژی و ارائه کامپیوترها با ابعاد کوچک تر و قیمت پایین‌تر به مصرف کنندگان عادی بود که همین امر نیز موجب شهرتشان شد. در آن زمان مردم وزنیاک را  به خاطر ارائه مجموعه ای از کامپیوترهای کاربر پسند می شناختند و استیو جابز نیز به دلیل فعالیت هایش در حوزه بازاریابی به شهرت رسید. کامپیوترهای که وزنیاک می‌ساخت به قیمت 666.66 دلار به فروش می رسیدند.

اولین کامپیوتر آنها یعنی «اپل 1» (Apple I) به تنهایی 774 هزار دلار سود به این دو نفر رساند. سه سال بعد از ارائه دومین مدل از کامپیوتر مذکور یعنی «اپل 2» Apple II سهام آنها 700 درصد افزایش یافت و به رقم 139 میلیون دلار رسید. سیر صعودی این دو نفر ادامه داشت تا جایی که در سال 1980 میلادی، Apple Computer به بازار بورس رفته و ارزش بازار آن تا پایان همان سال به رقم 1.2 میلیارد دلار رسید.

ماجرای ترک اپل

با وجود اینکه اپل شرکت بسیار خوش نامی بود اما، چندین محصول آنها، معایب فاحشی در طراحی داشتند که موجب نارضایتی تعداد زیادی از مشتریان آنها شد. در نهایت، شرکت IBM موفق شد از اپل پیشی گرفته و جای او را در این صنعت بگیرد و به بزرگترین رقیب اپل تبدیل شد. در سال ۱۹۸۴، شرکت اپل، محصول جدید خود مکینتاش را به بازار عرضه کرد. با وجود اینکه نسبت به رایانه‌های شخصی IBM عملکرد بهتری داشت، این محصول با محصولات IBM سازگاری نداشت. اسکالی مدیر عامل اپل معتقد بود که حضور جابز به شرکت اپل آسیب می‌زند و همین عقیده موجب شد تا در نهایت مدیران شرکت تصمیم گرفتند تا استیو جابز را به تدریج کنار بگذارند. استیو جابز در شرکتی که خودش تاسیس کرده بود، عنوان رسمی‌ای نداشت و همین امر موجب شده بود تا به حاشیه برود، نهایتا در سال ۱۹۸۵ این شرکت را ترک کرد.

تاسیس شرکت نکست

پس از جدایی از اپل، استیو جابز  در سال 1985 یک شرکت جدید سخت‌افزاری و نرم‌افزاری با نام نکست (NeXT) تأسیس کرد. او از قبل ایده تاسیس این شرکت را داشت و حتی در جلسات اپل نیز مطرح کرده بود و درخواست انتقال برخی از کارمندان اپل به نکست را داده بود. همین موضوع موجب شد تا بعدها اپل از استیو جابز بخاطر تأسیس این شرکت شکایت کرده و انگ دزدیدن ایده را به او بزند. هدف نکست ساخت کامپیوترهای ورک‌استیشن برای کاربردهای تحصیلات عالی و استفاده‌های تجاری بود. اولین محصول این شرکت به نام NeXT Computer در سال 1988 وارد بازار شد. در سال 1990 دو دستگاه دیگر به نام های  NeXTcube و NeXTstation هم معرفی شدند. که مورد استقبال زیادی قرار نگرفته و از هر سه دستگاه، نهایتا 50 هزار عدد فروش رفت. او در سال 1993 تصمیم گرفت نکست را از بازار سخت‌افزار خارج کند تا تمرکز خود را روی سیستم عامل NeXTSTEP بگذارد.

در نهایت خود اپل در سال 1997 نکست را با مبلغ 429 میلیون دلار و 1.5 میلیون سهم اپل خرید و استیو جابز نقش مشاوره‌ای در اپل دریافت کرد. این شرکت وعده ی استفاده از سیستم عامل نکست در سخت‌افزارهای مکینتاش را داده بود.

پیکسار

سال بعد از تاسیس نکست، استیو جابز یک کمپانی انیمیشن را از جرج لوکاس خرید و نام او را استودیو انیمیشن پیکسار گذاشت. جابز که یقین داشت پیکسار ارزش را دارد، ۵۰ میلیون دلار از پول خود را در این شرکت سرمایه‌گذاری کرد. حاصل فعالیت این شرکت ساخت، فیلم‌های محبوبی چون داستان اسباب‌بازی، در جست‌وجوی نمو و شگفت‌انگیزان بود. فیلم‌های پیکسار در مجموع ۴ میلیارد دلار برای این شرکت درآمد داشت. این شرکت در سال ۲۰۰۶ با والت‌دیزنی ادغام شد و جابز بزرگترین سهام‌دار شرکت دیزنی شد.

احیای مجدد اپل

جابز در سال 1997 به سمت خود یعنی همان مدیر عامل با حقوق سالی یک دلار که برای خود در نظر گرفته بود به شرکت اپل بازگشت؛ و همانطور که قبلاً موجب موفقیت این شرکت در دهه 1970 شده بود مجدداً نیز موجب احیاء و موفقیت شرکت اپل گردید.
جابز با توانایی خارق العاده‌ای که در مدیریت داشت توانست دوباره اپل را در مسیر موفقیت قرار دهد. کارهایی که استیو جابز در این مدت انجام داد عبارت بود از ارائه محصولاتی از جمله ایرپاد، آیفون و آیپد، کمپین های برند سازی و طراحی کاربر پسند و شیک برای محصولات.

قدرت مجدد اپل با معرفی ایرپاد، آیفون و آیپد

در سالهای بعدی اپل محصولاتی مانند ایرپاد، آیفون و آیپد را معرفی کرد که هر یک تکامل و انقلابی در صنعت تکنولوژی محسوب می شد.
نکته جالب اینجاست که تقریباً بلافاصله پس از معرفی این محصولات به بازار توسط شرکت اپل بسیاری از رقبا برای تولید فناوری مشابه دست به کار می‌شدند تا بتوانند محصولاتی مشابه و رقابتی را به بازار عرضه کنند.
از اتفاقات مهم در این دوره را می توان معرفی آی‌پاد در سال 2001، معرفی آی‌تیونزاستور در سال 2003، معرفی آیفون در سال 2007 و آی پد در سال 2010 می باشد.
تا پایان سال 2010 اپل توانست تعداد 90 میلیون آیفون را به فروش برساند. که با این فروش بالا نیمی از سود بدست آمده در بازار تلفن همراه را عاید خود کرد.
بعد گذشت از یک دهه از بازگشایی اولین فروشگاه، اپل توانست صاحب 326 فروشگاه در سطح جهانی شود.

زندگی خصوصی استیو جابز

استیو جابز در سال 18 مارس 1991 با لورن پاول 27 ساله زمانی که خودش 36 سال سن داشت ازدواج کرد؛ این زوج در اوایل سال 1990 در مدرسه بازرگانی استنفورد و در جایی که پاول دانشجوی MBA بود با او آشنا شد و صاحب سه فرزند با نام‌های ریدپاول، ارین سینا و ایو در سال‌های ۱۹۹۵ ،۱۹۹۱ و ۱۹۹۸ شدند و در پالو آلتو کالیفرنیا زندگی می کردند.

البته استیو جابز در سال 1978 وقتی که تنها 23 سال داشت از دختری به نام کریسان برنان صاحب فرزند دختری به نام لیزا می شود.
لیزا برنان بعدها در کتاب خود که در سال 2018 منتشر نمود از استیو و دوران کودکی خود و رابطه اش با پدرش صحبت کرد؛ لیزا گفته بود که در سال 1980 با آزمایشات DNA فهمید که اشتراکاتی با جابز دارد و او باید هزینه های زندگی‎‌اش را به عنوان پدرش را بپردازد.
استیو با لیزا تا سن 7 سالگی هیچگونه ارتباطی نداشت اما در نهایت لیزا در سنین نوجوانی برای زندگی پیش پدرش رفت.
از دیگر نکات جالب زندگی استیو جابز دریافت کمترین حقوق از سال 1997 تا زمان مرگش یعنی سالانه یک دلار می باشد و حقوق او به عنوان کم حقوق‌ترین مدیر ارشد عملیاتی در کتاب رکوردهای گینس ثبت شده است.
در مورد استیو جابز در کتاب بازگشت مجدد استیو جابز در زندگی‌نامه غیر مجاز عنوان شده است که جابز با جون بائز خواننده، موسیقی دان و ترانه سرا و فعال حقوق بشر دیدارهای عاشقانه داشته است.
استیو جابز یک گیاه‌خوار بودایی بود و بنا بر گفته بی بی سی او یک میلیادر هیپی ست و در توصیف او می توان گفت که یک دانشجوی مو بلند انصرافی از کالج بود که آرزوهای بینهایت داشت و به شکلی الهام شده کمال طلب با روحیه قلدرمآبانه بود.

خانه استیو جابز

از مهمترین خانه هایی که استیو در آن زندگی کرده است خانه‌ی پدررضایی اش در کالیفرنیا در بلوار کریست در منطقه لوس آلتوس است زیرا گاراژ این خانه مکانی برای منبع الهام او بوده است و استیو در این خانه کودکی و نوجوانی‌اش را سپری کرد و اولین کامپیوترهای اپل را همراه با دوستش وزنیاک در دهه پنجاه درون دیوارهای همین خانه اختراع نمود و این خانه اکنون جزء سایت تاریخی ایالت کالیفرنیا محسوب می شود.
مکان بعدی استیو جابز برای زندگی ویلایی در وودساید کالیفرنیا بود که استیو جابز به مدت 10 سال در آن زندگی کرد سپس آنرا اجاره  و به پالوآلتو نقل مکان نمود و این ویلا در سال 2001 برای بازسازی تخریب گردید.
خانه استیو جابز با همسرش  به پالوآلتو که یک خانه پنج هزارفوتی در منطقه پالوآلتو خرید که هفت اتاق خواب و پنج سرویس بهداشتی داشت؛این خانه به سبک انگلیسی ها ساخته شده و در محله ای بسیار آرام قرار داشت.

رابطه استیو جابز و بیل گیتس

این دو نفر با یکدیگر همیشه اختلافات ساختاری داشته اند و در طول این مدت همیشه رابطه این دو کار آفرین فراز و نشیب های بسیاری داشته است؛ این دو گاهی با یکدیگر متحد می شدند و برخی مواقع با یکدیگر رقابت می کردند.
چیزی که مشخص است موفقیت های امروز اپل و مایکروسافت بدون همکاری یکدیگر ایجاد نمی شد؛ در اوایل دهه 80 استیو جابز برای همکاری با بیل گیتس به واشنگتن می رود؛ وی قصد داشت که از نرم افزارهای مایکروسافت برای کامپیوترهای مکینتاش استفاده نماید؛ و در نتیجه شرکت مایکروسافت نرم افزار بسیار معروف Apple II را ساخت.

بیل گیتس و استیو جابز در سال 1983 در برنامه ای مشترک شرکت کردند و در این برنامه بیل گیتس از کامپوترهای مک تعریف کرد و گفت که : ” کامپیوترهای مک واقعاً مردم را جذب کرده.” و از آنجایی که شرکت های اپل و مایکروسافت در سال‌های اولیه عرضه مکینتاش در کنار یکدیگر کار می کردند؛ وی همچنین با کنایه گفت که بیشتر کسانی که روی مکینتاش کار کرده اند کارمندان مایکروسافت هستند و کارمندان اپل نقش چندانی نداشتند.
در سال 1985 شرکت مایکروسافت اولین نسخه ویندوز خود را بیرون داد و بیل گیتس و استیو جابز از هم جدا شدند؛ جابز شرکت مایکرو سافت را به دزدیدن ایده کامپیوترهای مکینتاش متهم کرد؛ بیل گیتس زیاد به این موضوع اهمیت نداد او می دانست استیو جابز ایده رابط کابری گرافیکی خود را از لابراتوار PARC شرکت زیراکس برگرفته بود و در پاسخ استیو جابز جواب جالی داد که معروف هم شد:
“خب استیو، من فکر می کنم می‌توان طور دیگری هم به این قضیه نگاه کرد. بیشتر مثل اینه که هر دویِ ما همسایهٔ ثروتمندی به نام زیراکس داشتیم و من وارد خانه‌اش شدم تا تلویزیونش را بدزدم و فهمیدم که تو قبلاً تلویزیون‌اش را دزدیده‌ای”.

استیو جابز عقیده داشت که بیل گیتس آدم بی‌عرضه و محافظه کاریست که خود را بیش از حد درگیر کسب و کار کرده است و حتی گفته بود که بیل گیتس اگر در جوانی به Ashram (نوعی جامعهٔ رهبانی در جنوب آسیا) رفته بود می توانست آدم بزرگی باشد.
از طرفی بیل گیتس نیز استیو جابز را نیز اساساً یک انسان عجیب و غریب و معیوب می دید؛ البته بیل گیتس به استعداد رقیبش در طراحی احترام می گذاشت و در جایی هم گفته بود که جابز در مورد تکنولوژی زیاد اطلاعات نداشت اما غریزه شگفت آوری داشت و می توانست بفمهد چه کاری ممکن و چه کاری بیهوده است.

با همه اینها این دو نفر برای یکدیگر احترام بسیار بالایی را قائل بودند و وقتی که این دو در سال 2007 همراه با والت ماسبرگ (روزنامه‌نگار تکنولوژی) در کنفرانس D دوباره در برابر هم قرار گرفتند گیتس می گوید که: ” من احترام زیادی برای سلیقه‌ی بالای استیو قائلم.”
بیل گیتس چند روز قبل از مرگ استیو جابز در اکتبر 2011 به عیادت او می رود و همچنین بعد از مرگ استیو جابز در برنامه 60 دقیقه شبکه CBN درباره دوست عزیز مرحومش اینگونه می گوید: ما با هم بزرگ شدیم، ما رقیب شدیم، اما محصولات بزرگی ساختیم، قبل از فوتش به ملاقات او رفتم و دلداری اش دادم. ما دو دوست خوب بودیم.

ثروت استیو جابز

استیو جابز در زمان مرگش در سال 2011 صاحب 10.2 میلیارد دلار دارایی خالص بود. جابز هم مدیر شرکت پول‌سازی مثل اپل بوده و هم بخش اعظمی از کمپانی انیمیشن سازی پیکسار را هم در اختیار داشته است.
پس از مرگ استیو تمام ثروتش به همسرش می‌رسد. بخشی از این ثروت شامل دو جت اختصاصی، چهار خانه ویلایی و سهامداری شرکت دیزنی و اپل می‌باشد.
در حالی که دارایی خالص استیو جابز بیشتر از طریق اپل به دست آمد، ما نمی‌توانیم مشارکت او را هم در سهام و هم در املاک نادیده بگیریم. جابز درک کرده بود که داشتن سهام برای ایجاد یک ارزش خالص قوی چقدر مهم است.

برخی از جملات انگیزشی استیو جابز

شجاعت پیروی از قلب و شهود خود را داشته باشید، آنها به نوعی می دانند که شما واقعاً می خواهید چه چیزی شوید.

خلقت شما زیبا بوده است و مطمئناً کار یا هدفی در این دنیا وجود دارد که فقط شما باید آن را انجام دهید.

من به بسیاری از کارهایی که انجام نداده ایم، به همان اندازه  نسبت به کارهایی که انجام داده ایم افتخار می کنم. نوآوری یعنی نه گفتن به هزار چیز.

من فکر می‌کنم بزرگ‌ترین افسوس‌های شما در مورد کارهایی‌ست که هرگز انجام نداده‌اید.

این یکی از مانتراهای من بود، تمرکز و سادگی ساده می تواند سخت تر از پیچیده باشد. شما باید سخت کار کنید تا فکر خود را تمیز کنید و آن را ساده کنید.

من معتقدم که زندگی یک چیز هوشمندانه است و هیچ چیز در آن تصادفی نیست.

گاهی اوقات زندگی قرار است با آجر به سر شما بزند ایمان خود را از دست ندهید.

من فکر می‌کنم وقتی شما کاری انجام می‌دهید و نتیجه‌ی خوبی حاصل می‌شود نباید بیش از حد بر روی آن ساکن شوید، باید بلافاصله به دنبال انجام کاری شگفت‌انگیز بعدی بروید. فقط باید مرحله‌ی بعدی را پیدا کنید، رو به جلو حرکت کنید و هرگز دست از پیشرفت و ترقی برندارید.

هیچ گاه اجازه ندهید صدای قضاوت‌های بی‌دلیل دیگران آرزوها و اهداف ارزشمندتان را به نابودی بکشانند، نگذارید آتش اشتیاق درونی که شما را زنده نگه داشته است خاموش شود.

کتاب‌های منتشر شده در مورد استیو جابز

1.“استیو جابز” : نوشته شده توسط زندگی نامه نویس مشهور والتر ایزاکسون، در سال ۲۰۱۱ این کتاب به درخواست خود جابز نوشته شده است و شامل چهل مصاحبه با جابز و صدها مصاحبه با اعضای خانواده، دوستان، دشمنان، رقبا، و همکاران او می باشد که در مدت دو سال طول کشید. جابز از مصاحبه شوندگان درخواست کرده که صادقانه صحبت کنند.

2.“بازگشت مجدد استیو جابز“: زندگی‌نامهٔ غیرمجاز استیو جابز، نوشته‌شده توسط آلن دویستچمن در سال ۲۰۰۱

3.“اسطوره: استیو جابز”: زندگی‌نامهٔ غیرمجاز استیو جابز، نوشته‌شده توسط جفری یانگ و ویلیام سیمون در سال ۱۹۹۶

استیو جابز معتقد بود که همه باید این 8 کتاب را بخوانند:🔰🔰

1.موبی دیک – هرمان ملویل :
این رمان یک داستان حماسی و عمیق می باشد که موجب شکل گرفتن نگاه استیو جابز نوجوان به زندگی گردید؛ جالب اینجاست که ایزاکسون ارتباط جالبی را بین کاپیتان اهاب که شخصی خودرای و خودسر در این داستان است با جابز پیدا می کند.

2.اتوبیوگرافی یک مرتاض – پاراماهانسا یوگاناندا:
این کتاب را اولین بار جابز در دوران دبیرستان خود خوانده، و نویسنده این کتاب یک معلم هندی یوگا می باشد؛ جابز این کتاب را دوباره زمانی که در هند بوده خوانده و حتی مطالعه این کتاب در بهبود بیماری
دیستانتری جابز تأثیر داشته است. بعدها جابز این کتاب را سالی یکبار مطالعه می کرده است.

3.رژیم غذایی برای یک سیاره – فرانسیس مور لاپه:
این کتاب در مورد گیاه‌های غنی از پروتئین می باشد و  تأثیر زیادی روی استیو جابز گذاشت؛ بگونه ای که تجربه های مثل پاکسازی و روزه گرفتن را برای او بوجود آورد.

4.سیستم رژیم غذایی درمانی غیر موکوسی – آرنولد اِرِت:
جابز با خواندن این کتاب در رژیم غذایی خود جدی‌تر هم می شود این کتاب در مورد مصرف متناوب آبمیوه و رژیم غذایی بدون موکوس صحبت می کند. جابز می گوید که با خواندن این کتاب برای چندین هفته فقط هویج خورده تا اینکه پوستش کم کم نارنجی می شود. از طرفی اشتون کوچر بازیگر نقش استیو جابز نیزبا رژیم غذایی تمام میوه کارش به بیمارستان کشید.

5.شاه لیر – ویلیام شکسپیر:
تراژدی شاه لیر داستان فرمانروایی سالخورده‌ست که دیوانه می شود و می خواهد قلمرو اش را به چند بخش تقسیم کند و به نوعی داستان از دست رفتن تسلط بر قلمرو را عنوان می کند.

6.معضل نوآوران – کلیتون ام. کریستنسن:
کتاب توضیح می دهد که چگونه شرکت‌ها بوسیله موفقیت‌های خودشان نابود می شوند و به محصولی متعهد می‌شوند که دیگر تکنولوژه و خریداران به آن اهمیت نمی دهند. جابز همیشه مصرانه خواسته که این اتفاق برای اپل نیفتد.

7.مجموعه اشعار دیلان توماس – دیلان توماس:
جابز از اواخر دوران دبیرستان خود حس متفاوت بینی و روشن فکری خود را با مطالعه کتاب‌های ادبی و ابیات این شاعر ولزی کسب نموده است؛ شعر “مهربان نشو” از محبوب‌ترین اشعار نزدِ استیو جابز بوده است.

8.همین حالا اینجا باش – رم داس:
جابز در اواخر سال 1972 تحصیل در رید کالج که مدرسه ای برجسته در پورتلند، اورگن بود را آغاز کرد و او در این دوران کتب متعددی در مورد معنویات را مطالعه کرد و این کتاب نیز راهنمای مدیتیشن بود که جابز در مورد آن گفته : “عمیق بود و من و بسیاری از دوستانم را متحول کرد.”

علت مرگ استیو جابز ( بیماری استیو جابز)

بیماری سنگ کلیه استیو جابز موجب کشف سرطان او شد؛ زمانی که جابز در سال 2003 بنا به درخواست اورولوژیست یک اسکن کت از مشکلات کلیوی اش گرفت، معلوم گردید که کلیه‌هایش سالم می باشد اما سایه ای بر روی لوزالمعده اش نمایان گردید؛ پس از بررسی‌ها معلوم شد که متأسفانه سرطان دارد؛ جابز برای جراحی غده سرطانی‌اش و شکافته شدن بدنش آمادگی لازم را نداشت و می خواست ببیند از طرق درمانی دیگر می تواند اقدام کند.
بعد از 9 ماه لجاجت عاقبت در ژوئیه 2004 با اسکن کت مجدد متوجه شد که تومور رشد کرده و به احتمال زیاد پخش شده است؛ و جابز در 31 ژوئیه در تیم پزشکی دانشگاه استنفورد عمل جراحی می شود؛ و وقتی روی تخت بیمارستان بستری بود به کارمندانش ایمیلی ارسال می کند و ابتلا به سرطان لوزالمعده را به آنها اعلام می کند و در زمان غیبت او تیم کوک عهده دار مسئولیت او بود.
این بیماری موجب تأثیر ظاهری و لاغری استیو جابز در کنفرانس توسعه دهندگان اپل در  اوت 2006 و ژوئن 2008 و همچنین عدم حضور در مک ورلد-آی ورلد در سال 2009 گردید و در این میان جابز تعادل هورمونی اش را از دست می دهد؛ این موضوع موجب می شود سرطان او به کبدش نیز گسترش پیدا کند.
البته این بیماری بر روی قیمت سهام اپل نیز تأثیر گذاشت تا جایی که از سهی 188 دلار به 97 دلار سقوط کرد؛ در سال 2009 مرد جوانی که در یک حادثه رانندگی جان خود را از دست می دهد؛ اعضای بدنش اهدا می شود که جابز کبد او را دریافت می کند؛ این پیوند موفقیت آمیز بود اما در هنگام خروج کبد توسط پزشکان، تومورهای پخش شده در سراسر کبد نشان می داد که سرطان او رشد کرده و در نواحی دیگر نیز منتشر شده. جابز گویا در زمان درمانش شیمی درمانی و پرتو درمانی نشده است.
دکتر رمزی امری کارشناس سرطان لوزالمعده که در مدرسه پزشکی هاروارد کار می کرده و انتخاب درمان‌های جایگزین نظیر رژیم غذایی خاص موجب مرگ زود هنگام جابز شده است.
والتر ایزاکسون چند هفته قبل از مرگ جابز در خانه او به ملاقاتش می رود و گفته : ” جابز درد زیادی داشت و در اتاق خوابی در پایین خانه بود و برای بالا رفتن از پله‌ها بسیار ضعیف بود اما مانند گذشته تیزهوش و خوش مشرب بود.”
جابز خودش را وقف اپل شرکتی که خودش مؤسس آن بود کرد و در روز آخر مدیریت عاملی‌اش در دفتر مرکزی اپل یک روز کامل کار کرد؛ حتی شواهد نشان می دهد که جابز تا روز قبل از مرگش برای اپل کار می کرد و درگیر مسائل بعدی اپل بود.

لحظه مرگ استیو جابز

در 5 اکتبر 2011  در حوالی ساعت 3 بعد از ظهر استیو جابز در خانه اش در پالوآلتو بعد از چند سال مبارزه با بیماری اش در اثر نوع نادری از سرطان پانکراس یا لوزالمعده در حالی که تنها 56 سال سن داشت درگذشت. اما شاید اگر مراقبت های پزشکی توصیه شده را دنبال می کرد بیشتر عمر می کرد. او کمی بیشتر از یکسال پس از رونمایی آیفون 4 درگذشت.
از فاکتورهای بسیار مهم استیو جابز تفاوت بود و با او مغز متفکر طراحی اش محصولات بسیار مهم دنیای تکنولوژی را مانند کامپیوتر مکینتاش، آی‌فون و آی‌پد را به جهان معرفی کند و متأسفانه به طرز غم انگیزی از همین طرز فکر نیز برای مقابله با سرطان استفاده می‌کند.
دپارتمان بهداشت عمومی شهرستان “سن خوزه” گواهی فوت استیوز جابز را در اثر ایست تنفسی ناشی از یک تومور “نورو- اندوکرین پانکراسی” در فاز متازتاز عنوان می کند.
در ویدئویی که درفضای مجازی گذاشته شده که لحظه مرگ استیو جابز را نشان می دهد در واقع روز قبل از مرگ او در جلسه ای در محل کارش است که در روز بعد استیو در کنار خانواده اش در خانه اش فوت می کند.

قبر استیو جابز

پس از برگذاری یک مراسم تدفین کوچک و خصوصی در روز 7 اکتبر در یک قبرستان عمومی در پالو آلتو به نام پارک آلتا مسا مموریال استیو جابز به خاک سپرده می شود.

راز موفقیت استیو جابز

بدون شک می توان استیو جابز را از تأثیرگذارترین و الهام‌بخش‌ترین نمادهای جامعه مدرن در زمینه نوآوری و موفقیت دانست. برای توصیف استیو جابز می توان صفات متعددی مانند یک رهبر، یک پیشگام، یک نابغه، یک الهام بخش، یک مبتکر و یک کمال‌گرا را بکار برد.
استیو جابز در صنایع مختلف مانند رایانه‌های شخصی، فیلم‌های انیمیشن، تلفن، تبلت و تجارت موسیقی و غیره بسیار موفق بوده است.
اما آیا تا کنون به رموز موفقیت او فکر کرده اید؟
برخی از ویژگی‌های شخصی او که موجب موفقیت در حرفه‌اش شد تمرکز، اشتیاق و تخیل استثنایی او بود. علاوه بر این، مهارت‌های ارتباطی او شگفت‌انگیز بود، زیرا می‌توانست مخاطبان خود را سرگرم و آگاه کند و الهام بخش باشد.

ما در این مقاله به 7 راز موفقیت استیو جابز اشاره می کنیم:

1.کاری را که دوست دارید انجام دهید:

استیو جابز می گوید که “تنها راه انجام کارهای بزرگ انجام کاریست که دوست دارید و اگر هنوز آنرا پیدا نکرده اید به جستجو ادامه دهید و مستقر نشوید.”
اشتیاق، چیزی است که موجب شروع انجام کار شما می شود و این دوست داشتن است که همانند سوخت شما را تا پایان کار نگه می دارد. فراموش نشود که به موفقیت رسیدن اصلاً پروسه ای ساده و آسان نمی باشد و می بایست شما با مشکلات و موانع زیادی دست و پنجه نرم کنید و نباید دست از کار بکشید؛ و با علاقه به کاری که انجام می دهید است که در زمانی که همه متوقف شده اند شما همچنان ادامه می دهید.

2.در کیهان یک تحول ایجاد نمائید:

از اعتقادات استیو جابز این بود که هر یک از ما برای اهداف بزرگتر از خودمان در دنیا قرار داریم و باید به این نکته توجه کنیم که بعد از رفتنمان چه میراثی از خودمان را برجای می گذاریم و اساساً نکته ایجاست که به همه افراد گوشزد می شود که باید در فکر انجام کاری بزرگ در زندگی خودمان باشیم آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که چه مهارتی دارید و چگونه می توانید که این دنیا را به روشی منحصر به فرد بهبود بخشید.
ممکن است که شما گرفتار روزمرگی شوید و احساس هدف را از دست بدهید؛ دائماً رویاهای و اهداف خود را یادآوری کرده و این به بهتر تصمیم گیری شما کمک می کند.

3.استفاده مثبت از مغز و اندیشه خود را داشته باشید :

سعی کنید بسیاری از چیزها را آموزش ببینید اما همچنان همچون فردی که چیزی نمی داند فروتنی داشته باشید و این موجب اکتساب موارد جدید می شود؛ الهام از همه جا می تواند باشد اگر زندگی خود استیو جابز را نگاهی بیندازیم متوجه می شویم که الهام از منابع مختلف کلید اصلی محصولات او بود.
هرگز برای یادگیری و بدست آوردن تکه پازلی که مغز شما را به حرکت در می آورد دیر نیست؛ همانطور که در بالا اشاره شد دیدیم چگونه کلاس خوشنویسی‌ای که استیو جابز در کالج صرفاً برای کنجکاوی گذرانده بود موجب الهام برای فونت‌های متنی مکینتاش شد.

4.به هزار چیز نه بگوئید:

استیو جابز یک کمالگرا شناخته می شد و واقعاً خواستار بهترین تجربه ممکن برای مشتریان اپل بود اگر شما هم می خواهید موفق شوید باید به خیلی از موارد که کار شما را در رده متوسط و فقط قابل قبول قرار می دهد جواب رد دهید. بنابراین باید انتخاب صحیح داشته باشید و بهترین کیفیت ممکن را برای پروژه خود در نظر بگیرید.
این یعنی اینکه بدانید چه چیزی را نمی خواهید و برتری باید به مهر شما تبدیل شود.

5.رؤیاها را بفروشید و نه محصولات را:

شما با اینکار در جهت کیهان قرار می گیرید و با دید بزرگی که برای شما ایجاد می شود نحوه تأثیرگذاری خود را در دنیا می بینید. استیو جابز تنها کامپیوتر نمی فروخت بلکه او به دنیا این فرصت را داد که زیباتر و آسان‌تر شود.

6.تجربیات متفاوت خلق کنید.

شما از قبل می دانید که که باید بزرگ فکر کنید و باید فلسفه‌ای برای فروش رؤیاها داشته باشید؛ اما چگونه می توان اینکار را انجام داد؟ با ایجاد تجربیات بسیار متفاوت برای دستیابی به موفقیت باید خلاق بود و نوآوری داشت و فراموش نکنید که شما تنها کسی نیستید که اینکار را انجام می دهید، بلکه رقبای متعددی دارید و باید بتوانید با خلق چیزی که وجود ندارد از رقبا متمایز شوید.
با متفاوت بودن فکر کردن، تجربه‌های متفاوت هم ایجاد نمائید.

7.پیام رسانی صحیح باشید:

شما می توانید یک محصول عالی را ایجاد نمائید ولی اگر در ارتباط رسانی با مشتریان موفق نباشید محصول شما بخوبی به فروش نمی رسد، استیو جابز بصورت پیش‌فرض مجری خوبی نبود اما او با کار کردن و تمرین مجری بزرگی شد؛ هر چیزی که نیاز است که بهتر شود باید ذهن خود را روی آن بگذارید و برای آن تلاش کنید.

sorce: biography | forbes | allaboutstevejobs