ترس از اشتباه| اشتباه کردن، اشتباه نیست
اشتباه یا شکست؟
هیچ ادم موفقی در جهان پیدا نمی کنید که بارها و بارها از طریق عبور از پل اشتباه و شکست راه موفقیت های بزرگ تر بعدی را کوتاه نکرده باشد.
انسان ممکن الاشتباه است. این ایرادی هم ندارد. ما باید بین اشتباه و شکست تفکیک کاملا مشخصی قایل باشیم.
اشتباه کردن ممکن است و این ایرادی هم ندارد. مهم نیست شما هم ادم اشتباه کاری باشید. مهم آن است که بعد از هر اشتباهی بیاموزید و تصمیم جدیدی بگیرید و قدرتمندانه احتمال تکرار را کم کنید.
اما شاید مجددا همان اشتباه را تکرار کنید. بله، این احتمال هست. تنها کاری که باید بکنید این است که دوباره همان فرایند : از هر اشتباهی بیاموزید و تصمیم جدیدی بگیرید و قدرتمندانه احتمال تکرار را کم کنید.
زمان لازم برای مطالعه این مقاله ارزشمند 7 دقیقه است.
ترس از اشتباه، اشتباه کردن، اشتباه نیست
دیروز در کنار دوستی بودم و گفتگویی داشتیم که مرا بر آن داشت تا این مقاله را بنویسم. موضوع گفتگوی ما چیستی و چرایی “اشتباه کردن” در انسان بود. به نظر شما آدم ها “جایزالخطا” هستند یا “ممکنالخطا” ؟ یا شاید شما نیز مثل دوست من بر این باور باشید که “انسان حق خطا کردن ندارد!” لطفا قبل از مطالعه ادامه مطلب حتما به آن اندیشیده و موضع خود را در قبال مسئله “اشتباه کاری خود” مشخص کنید ولی قول دهید تا پایان این مطلب را نیز بخوانید.
آدمی در آفرینش، امتیازاتی نسبت به سایر بندگان خدا اخذ کرد که در رأس آنها اول “قدرت تفکر” بود و دوم “اختیار”. امیدوارم که تا اینجا با هم، همعقیده باشیم. انسان فکور آموخت در برخورد با هر پدیدهای بهتر است اول جوانب موضوع را بررسی کند (یعنی فکر کند) و براساس اختیاری که به او داده شده، تصمیمی که در آن لحظه و با همان میزان علم و آگاهی مناسبترین تصمیم به نظر میرسد را گرفته و بر اساس تصمیم خود اقدام و عملی متناسب اتخاذ کند. کل ماهیت واکنشی انسان به هر موضوع بیرونی و حتی درونی، در مثلث “اندیشه – اختیار – عمل” خلاصه میشود. حال آیا شما در این فرایند سه وجهی جایی برای اشتباه میبینید؟ به ظاهر نه؟
ولی اگر واقع بین باشیم میبینیم که تمامی انسان ها به دلایل زیر اشتباه میکنند:
- چون اطلاعات او ناقص است
- چون موجود محدود و نیازمندی است
- چون نسبت به آینده کاملا بیاطلاع است
- چون ممکن است خود و توانایی خود را درست نشناخته باشد
- چون ممکن است در اندیشه به خطا رفته باشد
- چون ممکن است مثل بیشتر افراد واقع بینی نباشد
- چون ممکن است از موضوع، برداشت کاملا خلاف واقع داشته باشد
- چون ممکن است از اختیار خود، تصور متفاوتی داشته باشد
- چون ممکن است در عمل ناقص یا غلط عمل کند
- چون ممکن است به سبب آسیبهای کودکی نسبت به موضوع شرطی شده باشد
- چون انسان هرگز به “آگاهی کل” یا “علم کل” نسبت به موضوع نمیرسد
- و بسیاری دلایل دیگر
پس انسان میتواند در مواردی نیز اشتباه کند و اشتباه کردن، اشتباه نیست!!!
اصلا همین که فردی درگیر فعالیتی شود و مجبور باشد در واحد زمان انتخاب و اختیار کند و یا اقدامی عاجل کند، ممکن است اشتباه کند، اما هرگز جایزالخطا نیست. چون اگر چنین باشد ما خود به او اجازه اشتباه میدهیم. اول امضا میکنیم برو و اشتباه کن و دوم مسئولیت اشتباه را از او رفع میکنیم. دوستان فراموش نکنیم که هرگز هدف از آفرینش خطا کردن نبوده که به او این حق بصورت فطری داده شود. صفت جایزالخطا بودن انسان زاییده ذهنهای اشتباه کاری است که چون از اشتباه به خطا میرفتند، در پاسخ به اعتراض مردم با این بیان و حتی برچسب فرهنگی زدن به ان عوام فریبی میکردند. آری، من و شما ممکن است در موردی اشتباه کنیم و چه بسا به شکستی بزرگ هم منتج شود. ولی آیا این اتفاق یعنی چند اشتباه، دلیل کافی است تا هیچ فعلی از تصمیم نشات نگیرد، چراکه ممکن است نتیجه آن ناکامی باشد؟؟؟
حتما بخوانید: راز موفقیت 12 فرد موفق جهان چیست ؟
- آیا چون ممکن است اشتباه کنیم، پس از تصمیم و عمل باید بترسیم؟!
- آیا چون قبلا زیاد اشتباه میکردیم، پس امروز هم احتمالا اشتباه میکنیم؟!
- آیا مگر میشود اشتباه و احتمال بروز آن را از انسان جدا کرد؟!
- آیا مگر میشود بدون اشتباه، آموخت و رشد کرد؟!
دوستان سایت راز موفقیت، خیلی دوست داشتم بحث را به همین آرامی و در جزئیات ادامه میدادم ولی مجالی نیست و موضوعات مهم بسیار، پس خلاصه میکنم؛ عزیزان همه ما آفریده خداوندی هستیم که بلافاصله بعد از آفرینش و دادن اختیار به او متوجه شد که این اشرف مخلوقات اولین اشتباه خود را کرد ولی آیا فکر میکنید خداوند تصور کرد که در آفرینش این موجود جدید اشتباه کرده!!! یا ما آمدیم که اشتباه کنیم و اشتباه نعمت بزرگی است که برای رشد و تعالی انسان به او عطا شده. هیچ وقت متوجه شدین فقط ما هستیم که اختیار اشتباه داریم، البته میدانیم که شیطان تمرّد کرد و موضوع ایشان اختیار در حد انسان نبوده است.
یک مثال ملموس در مورد ترس از اشتباه کردن :
فرض کنید شما دو فرزند دوقلو کلاس اولی دارید. فرزندانتان را برای ثبت نام به مدرسه میبرید. به فرزند اول میگویید، از امروز حق نداری هیچ اشتباهی در تکالیف داشته باشی، هیچ نمرهای غیر از بیست پذیرفتنی نیست و امیدوارم خوب درس بخونی و روزی وارد دانشگاه بشی. به فرزند دوم میگویید، از امروز سعیت را بکن و تکالیفت را انجام بده، نمره برای من فقط نمره است، امیدوارم خوب درس بخونی و روزی وارد دانشگاه بشی. فکر میکنید کدام فرزند شما وارد دانشگاه بشود؟ خوب دقت کنید، آیا فرزند اول شما میتواند حتی “الفبا” را بدون اشتباه کردن بیاموزد؟ آیا میشود ریاضی یا زبان را بدون اشتباه آموخت؟ دلیل بوجود آمدن نظام ارزشیابی در همه جوامع یک چیز است. برای ارزیابی درصد اشتباهکاری شما! پس امیدوارم شما نیز به این نتیجه رسیده باشید که بدون اشتباه هرگز نمیتوان آموخت و به کلاس بالاتری رفت. اگر میخواهید فرد موفقی باشید، مجبورید اشتباه کنید. حال تفاوت افراد موفق با سایرین در این نیست که آنها هرگز اشتباه نمیکردند، اتفاقا در تاریخ میبینیم که بسیار هم اشتباه کار بودهاند، تفاوت افراد در واکنش بعد از اشتباه است.
تفاوت خطا و اشتباه در چیست ؟
خطا زمانی روی میدهد که شما بارها کاری را انجام داده باشید، اما باز هم در انجام آن دچار مشکل و مرتکب اشتباه می شوید. درواقع شما نیت انجام کاری را میکنید ولی آن را به روشی اشتباه انجام میدهید اینجا مسئولیت بر گردن شماست پس سعی میکنید آن را به گونه ای حل و فصل نمایید، چراکه میدانیم وقتی روش انجام عملی درست نباشد خطا روی میدهد.
اشتباه انتخاب اشتباه یک هدف است نه روش رسیدن به آن. اشتباه با آموزش درست رفع میشود؛ در واقع اشتباه زمانی روی میدهد که در موقعیتی ندانیم چه باید کرد و این نداستن ریشه در عدم اطلاع شماست و اینکه یاد نگرفته اید چگونه آن کار مشخص را انجام دهید .
تفاوت خطا و اشتباه آنجا اهمیت دارد که وقتی کسی کاری را به دلیل نداشتن اطلاعات کافی و اینکه نمیداند چطور باید انجامش دهد؛ دچار اشتباه میشود. در اینجا میتوان به آنها آموزش داد تا دفعه بعد بهتر عمل کنند.
اما هیچ آموزشی شما را از خطا باز نمیدارد. از طریق آموزش نمیتوان از پیش آمدن خطا جلوگیری کرد.ولی با یک طراحی درست و نقشه راه، با استفاده از آزمون و خطا میتوان از بروز آن جلوگیری کرد.
مثل طراحی هواپیماها بدون سرنشین برای آزمایش آنها و در نتیجه کاهش سقوط هواپیماهای سرنشین دار.
انسان همیشه در معرض خطا و لغزش است، اما میتوان عواقب برگشت ناپذیر ناشی از این خطا را با یک طرح خوب کم کرد.
پیشنهاد ویژه ما به شما: فیلم 11 قانون فراموش شده موفقیت باب پراکتور
تفاوت افراد موفق و عادی در مواجه با ترس از اشتباه کردن در چیست ؟
- افراد موفق سعی میکنند، آگاهانه اشتباه نکنند و یا آگاهانه سعی میکنند کمتر اشتباه کنند و اگر هم روزی این اتفاق بیفتد، این را یک شکست بزرگ قلمداد نمیکنند و اصلا نگاه انتقادی “چرا من اشتباه کردم” را نسبت بخود ندارند و از اشتباه خود میآموزند و درس میگیرند و همچنان پیش میروند.
- در ذهن افراد موفق واژه تجربه جایگزین واژه اشتباه شده است.
- افراد ناموفق به اشتباه خود میآویزند ولی افراد موفق از آن میآموزند.
- افراد ناموفق اشتباه را معادل شکست فرض میکنند ولی افراد موفق پلی برای عبور از شکست میدانند.
- افراد ناموفق اشتباه را نقص، ایراد و ناتوانی خود فرض میکنند ولی افراد موفق عاملی برای رشد و قویتر شدن خود میدانند.
اشتباه نکردن به خاطر ترس از شکست
همه ما انسانهای این سیاره بزرگ، روزانه چندین اشتباه میکنیم! آیا شما اشتباه نمیکنید؟ کمی به اندیشه و عملکرد امروزت توجه کن! دیروز چطور؟ سال قبل چطور؟ فردا چی؟ پس شما نیز شاید در مواردی اشتباه کنید. این را تا اینجا با نگرش و شیوههای مختلف گفتم تا همه بپذیرید که تو هم شاید ولی نه اینکه باید یا مجازی خطا کنی، ممکن است اشتباه کنی. اما خطر ممکن دانستن قطعی خطا هم آنجاست که وقتی ذهن بداند قرار است اشتباه کند یا درصدی احتمال آن هست، به یک انتخاب میرسد که در اکثر موارد بر اساس سیستم انتخاب ذهنی انسان “درد برای فردا و لذت برای امروز” در اختیار و انتخاب خود بسیار ترسان و منفی نگرانه عمل میکند. اینجاست که بسیاری افراد ترجیح میدهند کاری نکنند، تصمیمی نگیرند و بایستند تا احتمال اشتباه به صفر برسد. چون اشتباه نتیجه یک عمل یا فکر است، خوب پس بهتر نیست پندار و کرداری نباشد تا ترس از اشتباه و یا شکست نیز از بین رود. و این نظام باور، بسیاری از ما را تحت تاثیر قرار داده است.
از طرف دیگر مگر “اگر شما اشتباه کنید چه میشود؟” آیا اشتباه به نابودی کسی ختم میشود یا فقط ممکن است به جای این نتیجه خوشایند آن نتیجه ناخوشایند حاصل شود؟ در حالت اول خب بهتر است سعی کنید اشتباه نکنید، ولی برای حالت دوم به زندگی خود برگردید و کمی بیاندیشید! واقعا چقدر مهم بوده اشتباه شما که آنقدر خود را در زمان اقدام و بعد از آن سالها آزرده و ناراحت کردهاید. آیا میدانید علت اصلی بسیاری از اختلالات روان تنی، آویختن به اشتباهات خود و رها نکردن اندیشه اشتباهکار فرض کردن خود است. اصلا بر فرض که اشتباهی هم صورت بگیرد، مگر بجز موارد غیر قابل جبران (که احتمال آن بسیار کم است) چه میشود؟! اصلا شما بعدا بفهمید که در گذشته خود اشتباهات بسیاری داشتهاید. خیلی زیاد. چه تاثیری در امروز و فردای شما دارد؟ اگر هنوز ذهنتان مقاومت نشان میدهد، لطفا یک بار دیگر مقاله را از ابتدا بخوانید!
حتما بخوانید: 5 تکنیک طلایی تقویت عزت نفس که هرگز به ما نگفتند!
دوستان تنها و تنها اتفاقی که ممکن است بیفتد این است که «کمی لذت شما کم شود یا به تعویق افتد و یا شاید کمی درد شما بیشتر شود یا زودتر عارض شود» فقط همین! آیا این موضوع اهمیتی هم دارد؟ اگر برای شما اهمیت دارد دنبال این باشید که چرا برای شما فوقالعاده مهم است. این پرسش را رها نکنید و حتما پاسخ آن را بیابید. پاسخ شما ریشه بزرگترین عامل ناکامیهای زندگی شما را بر شما آشکار خواهد کرد اما اگر به این نتیجه رسیدید که اگر هم اشتباهی کردید، هیچ اثری در شما ندارد! پس شما برای همین “هیچ” انقدر خود را در زمان تصمیم و اقدام نترسانید و نیز در زمان نتیجه خود را ملامت نکنید. مغز را مثل یک عضله فرض کنید. برای کارایی بهتر هر عضله بهترین روش تمرین و تمرکز در بکارگیری بیشتر آن است. در صورتی که ما نه تنها اینگونه عمل نمیکنیم بلکه درصد بسیار زیادی از توان کاری آن را به بررسیهای طولانی پیش از اقدام و مخدوش کردن فعالیت آن در زمان مواجه با یک اشتباه و ملامت کردنهای طولانی و حتی مادامالعمر بابت اشتباهات نادانسته گذشته خود میکنیم.
خودتان را از لذت اشتباه کردن محروم نکنید!
زندگی تلخ نمیشود مگر آنکه روزی صدبار فیلم اشتباهات خود را به تکرار ببینی و تاسف بخوری. پایان مطلب این است که ما قرار نیست اشتباه نکنیم که نگران این موضوع باشیم. ما قرار است براساس شواهد و آگاهی خود بهترین تصمیم را در لحظه گرفته و اقدام کنیم. همین و بس. بعدا هم مسئولیت نتیجه حاصله را پذیرفته و حتی اگر هم فهمیدیم اشتباه بوده، خب میپذیریم و از آن میآموزیم و به جریان سیال زندگی برمیگردیم و سعی دیگر و اقدام بهتر دیگر. زیبایی زندگی ناقص بودن آگاهی و علم ماست. زندگی ورطه آزمایش و خطاست ولی آگاهانه. از ادیسون سوال شد چطور شما پس از 3999 بار اشتباه و شکست در یافتن ماده مناسب برای ساختن لامپ مایوس نشدید. او بلافاصله پاسخ داد من 3999 بار اشتباه نکردم، بلکه من 3999 بار نتیجه گرفتم که چگونه نمیشود لامپ ساخت. امیدوارم با خواندن این مقاله لامپهایی در ذهنتان روشن شده و گوشههای تاریک ترس، نگرانی و اضطراب و استرس ناشی از “پدیده احتمال اشتباه کردن من” به نور آگاهی روشن شده باشد.توصیه می کنم این مطلب را حتما دوباره بخوانید و خواندن آن را به جوانان و عزیزانتان نیز توصیه کنید. منتظر نظراتتان هستیم. آیا اینگونه وانگریها در هزارلای بازیهای ذهن را دوست دارید تا ادامه دهیم؟
لطفا با ما باشید…
معرفی محصول: تقویت عزت نفس تضمینی (فایل صوتی هیپنوتیزم)
عالی بود واقعا اگه نمیخوندم حالم بد بود.
با سلام وسپاس
مقاله عالی بود و من با قدرت تمام و با اراده گامهای موفقیت را بر میدارم و از اشتباهاتم درس میگیرم و نمیگزارم ترس از اشتباه مرا از رسیدن به موفقیتهایم باز دارد .من اشرف مخلوقات هستم و بهترین ها از آن من است
سلام به استاد جولایی عزیز … واقعا عالی بود … ترس ا شکست ادمها رو به عقب ب میگردنه …یا اینکه تلاشی نمیکنن چون میترسن شکست بخورن ولی اخرهای مقاله برام خیلی مهم و مفید بود که فقط چند روزی درد بیشتر میشه و بس … تمامی مطالب این مقاله مفید و موثر بود ممنونم خدایا شکرت که این مقالا رو جذبش کردم
سلام استاد عزیز خوشحالم که اولین کسی هستم که راجب این مقاله مینویسم,و خوشحالم که خوندنش رو جذب کردم,من این رو پیشه زندگیم میکنم,من تمرکزم رو روی نتیجه میزارم,من اشرف مخلوق خدایم و با توکل به او انجامش میدم,نتیجه هر چی شد,,حتی اشتباه هم کردم اشکالی نداره,درس میگیرم و ادامه میدم,این حرف ادیسون خیلی عالیه و من شجاعانه اقدام میکنم,,سپاس از زحماتتون
خیلی عالی بود.
چه قدر به خوندنشون نیاز داشتم..خدا جون شکرت 💙
نسرین جان چقدر عالی بود مطالبون